loading...
جمع آوری مقالات ، پایان نامه ،خطبه های علمی ، تحقیقات وغیره
حسن بازدید : 5 پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

11 ـ كتاب نماز جمعه

ابوهريره t مي گويد: رسول الله r 

فرمود: «ما در دنيا، آخرين اُمت هستيم ولي در قيامت، پيشاپيش ساير امتها خواهيم بود با وجودي كه آنها قبل از ما صاحب كتاب آسماني شده اند. سپس، خداوند روز جمعه را براي اهل كتاب، فرض نمود (تا شعائرشان را در آن انجام دهند) ولي آنان در مورد آن، دچار اختلاف نظر شدند. آنگاه، خداوند ما را بدان (روز جمعه) راهنمايي فرمود و بقيه مردم (اهل كتاب) پشت سر ما قرار دارند؛ شنبه روز عبادت يهود و يكشنبه روز عبادت نصارا است».

 

باب (2): استفاده از عطر و مواد خوشبو در روز جمعه

ابوسعيد خدري t مي گويد: گواهي مي دهم بر اينكه رسول الله r فرمود: «غسل روز جمعه و مسواك زدن، بر هر فرد بالغ و مسلمان، واجب است. و اگر به مواد خوشبو، دسترسي داشت، استفاده كند».

 

باب (3): فضيلت روز جمعه

ابو هريره t روايت مي كند كه رسول الله r فرمود: «هركس، روز جمعه مانند غسل جنابت، غسل نمايد و اول وقت براي نماز جمعه برود، گويا شتري صدقه نموده است. و هر كس، بعد از آن، برود، گويا گاوي صدقه نموده است. و هر كس، بعد از آن، برود، گويا قوچي صدقه نموده است. و هر كس، بعد ازآن، برود، گويا يك مرغ صدقه نموده است. و هر كس، بعد از آن، برود، گويا يك تخم‏مرغ صدقه نموده است. ولي زماني كه امام براي ايراد خطبه برخيزد، فرشتگان (قلم و كاغذ خود را جمع كرده) به خطبه گوش مي دهند».

 

باب (4): استعمال روغن خوشبو در روز جمعه

سلمان فارسي t روايت مي كند كه نبي اكرم r فرمود: «هركس، روز جمعه غسل كند و حتي المقدور، خود را پاكيزه نمايد و از روغن يا مواد خوشبويي كه در اختيار دارد، استفاده كند. سپس، براي نماز جمعه برود و در مسجد نيز از روي شانه هاي مردم، عبور نكند و آنچه برايش مقدّر شده است، نماز بخواند و با دقت و رعايت سكوت، به خطبه امام، گوش فرا دهد، تمام گناهانش از جمعه قبل تا اين جمعه، بخشيده خواهند شد».

 

از عبدالله بن عباس رضي الله عنهما پرسيدند: مردم مي‏گويند: رسول خدا r فرموده است: «روز جمعه غسل كنيد وسرهايتان را بشوييد اگر چه جنب نباشيد و همچنين از مواد خوشبو استفاده نماييد»؟ ابن عباس رضي الله عنهما گفت: در مورد دستور به غسل، بلي. اما در مورد استفاده از مواد خوشبو،آن را به خاطر ندارم».

 

باب (5): پوشيدن بهترين لباس

عمرt پارچة ابريشمي را ديد كه در آستانه مسجد النبي r براي فروش به نمايش گذاشته شده بود. عرض كرد: اي رسول خدا! چقدر خوب است، اگر شما اين پارچه را بخريد و در روزهاي جمعه و هنگام ملاقات با هيئت هايي كه به خدمت شما مي رسند، آن را بپوشيد؟ رسول الله r فرمود: «اينگونه پارچه ها را كساني مي پوشند كه از نعمت‏هاي آخرت، سهمي نداشته باشند». پس از مدتي، چند دست لباس از همان پارچه، به آنحضرت r هديه دادند. رسول ‏خدا r يكي از آنها را به عمر t داد. ايشان عرض كرد: يا رسول الله! اين پارچه را به من بخشيدي تا بپوشم در حالي كه قبلاً پوشيدن آن را مذمت فرمودي. رسول خدا r فرمود: «من آن را نداده ام كه بپوشي». بعداً عمر t آن پارچه را براي برادر مشرك خود كه در مكه بود، فرستاد.

 

باب (6): مسواك زدن در روز جمعه

ابوهريره t مي گويد: رسول ‏الله r فرمود: «اگر بر امت من، يا بر مردم دشوار نمي‏شد، به آنان دستور مي دادم كه براي هر نماز، مسواك بزنند».

 

عن أَنَسٍ t قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ r: «أَكْثَرْتُ عَلَيْكُمْ فِي السِّوَاكِ». (بخارى:888)

انس t ميگويد: رسول ‏الله r فرمود: «درمورد مسواك زدن، به شما زياد تأكيد نمودم».

 

باب (7): آنچه در نماز فجر روز جمعه خوانده ميشود

ابوهريره t مي‏گويد: رسول الله r در نماز فجر روز جمعه، بيشتر سورهاي سجده]الم تَنْزِيلُ[ و دهر]هَلْ أَتَي عَلَي الإِنْسَانِ[ را تلاوت مي‏كرد.

 

باب (8): نماز جمعه در روستاها و شهرها

عبدالله بن عمر t مي گويد: رسول الله r فرمود: «هر كدام از شما مسئول است، و از هريك از شما، درمورد زير دستانش سؤال خواهد شد. رهبر جامعه، مسئول رعيت مي باشد. مرد، مسئول خانواده و زير دستانش مي باشد. زن در خانه شوهر، مسئول زير دستان خود است. خدمتگذار، مسئول است و از او در مورد اموال صاحبش و مسئوليت هاي ديگرش، سئوال خواهد شد». راوي مي گويد: به گمانم آنحضرت r اين جمله را نيز افزود كه «مرد هم مسئول مال پدر خود مي باشد. و همه شما مسئول هستيد و از شما در مورد مسئوليت تان، سئوال خواهد شد».

 

باب (9): آيا بر كسي كه نماز جمعه واجب نيست غسل جمعه واجب است؟

حديث ابوهريره t درباره اينكه رسول الله r فرمود: «ما در دنيا، آخرين امت هستيم. اما روز قيامت، پيشگام همه خواهيم بود»، بيان گرديد. در اين روايت علاوه بر آن، چنين آمده است كه آنحضرتr فرمود: «در هر هفت روز، يك بار، غسل كردن بر هر مسلمان، واجب و ضروري است. يعني هفته‏اي يك بار، بايد سر و بدن خود را بشويد».

 

عايشه رضي الله عنها ؛همسر گرامي رسول خدا r ؛ مي گويد: مردم، روز جمعه از خانه‏هاي خود و از عوالي (مكاني در چهار ميلي مدينه) به طور نوبتي براي شركت در نماز جمعه مي آمدند. و لباسهاي شان در اثر عرق و گرد وخاك، بد بو مي شد. روزي رسول الله r در خانه من بود كه يك نفر از آنان، نزد آنحضرت r آمد. رسول الله r فرمود: «چقدر خوب بود اگر شما براي اين روز، طهارت يعني غسل مي‏كرديد».

 

عايشه رضي‏ الله‏ عنها مي‏فرمايد: مردم، خودشان كارهايشان را انجام مي‏دادند و با همان لباسهاي كار، براي اداي نماز جمعه مي‏آمدند. به آنان گفته شد: «چقدر خوب بود اگر امروز غسل مي‏كرديد».

ترجمه: انس t مي‏گويد: رسول ‏الله r نماز جمعه را پس از زوال آفتاب مي خواند.

 

انسt مي‏گويد: رسول ‏الله r در زمستان كه هوا سخت سرد مي شد، نماز جمعه را زود مي خواند و در تابستان كه هوا سخت گرم مي شد، آن را به تاخير مي انداخت.

 

ابو عبس t در حالي كه براي نماز جمعه مي رفت،گفت: از رسول‏الله r شنيدم كه مي‏فرمود: «هر كس كه قدم‏هايش در راه خدا گردآلود شوند، آتش دوزخ بر او حرام خواهد شد».

 

عبد الله بن عمر رضي الله عنهما مي‏گويد: رسول ‏الله r نهي كرد از اينكه كسي برادر مسلمانش را از جايش بلند كرده و خود بجايش بنشيند. سؤال شد: آيا اين حكم، براي روز جمعه است؟ فرمود: براي روز جمعه و غيره جمعه است.

 

سائب بن يزيد t مي‏گويد: در زمان رسول ‏الله r ، ابوبكرt و عمرt اذان جمعه همان اذان اوّل بود كه جلوي منبر گفته مي شد آنهم وقتي كه امام براي ايراد خطبه، بالاي منبر مي‏رفت. امّا در زمان خلافت عثمان t وقتي جمعيت زياد شد، اذان سوّم بالاي زوراءِ گفته شد و اضافه گرديد.

 

و در روايتي از سائب بن يزيد آمده است كه: رسول الله r يك مؤذن بيشتر نداشت. و اذان روز جمعه هم، زماني كه امام روي منبر مي نشست،گفته مي شد.

 

معاويه t روز جمعه بر منبر نشسته بود. هنگامي كه مؤذن الله ‏اكبر گفت، او نيز الله ‏اكبر گفت. و هنگامي كه مؤذن اشهدان لااله الاالله گفت، ايشان نيز آن را تكرار كرد. وقتي مؤذن أشهد أن محمدا رسول‏الله گفت، معاويه نيزآن را تكرار نمود.تا اين كه اذان به پايان رسيد آنگاه، فرمود: اي مردم ! من از رسول خدا r در همين جايگاه شنيدم كه هنگام اذان گفتن موذن، اين گونه كه از من شنيديد، عمل مي كند.

 

حديث سهل بن سعد t درباره نماز خواندن رسول ‏الله r بالاي منبر و پايين آمدن آنحضرت r هنگام سجده، قبلاً بيان شد. علاوه بر آن، در اين حديث آمده است كه رسول‏ الله r پس از اتمام نماز، فرمود: «اي مردم! من اين عمل را بخاطر آن انجام دادم كه شما به من اقتدا كنيد و كيفيت نمازخواندن مرا بياموزيد».

 

جابر بن عبد الله t مي‏گويد: رسول ‏الله r در ابتدا بر تنة درختي تكيه مي كرد و خطبه مي‏خواند. ولي پس از اينكه براي آنحضرت r منبري ساختند، آن تنة درخت (كه ديگر مورد استفاده قرار نمي گرفت) به آه و ناله درآمد و مانند شتر آبستن، مي ناليد. تا اينكه رسول‏ الله r از منبر پايين آمد و دست (مباركش) را (جهت تسلي) بر روي آن كشيد.

 

عبد الله ابن عمر رضي الله عنهما مي‏گويد: رسول‏ الله r ايستاده خطبه را آغاز مي كرد. سپس اندكي مي نشست و آنگاه دوباره بلند مي شد. همناطور كه امروز نيز رائج است.

 

عمرو بن تغلب t مي‏گويد: مقداري مال يا چند تن اسير جنگي، نزد رسول ‏الله r آوردند. رسول ‏الله r آنها را تقسيم نمود. افرادي را از اين مال، داد و تعدادي را نداد. به آنحضرت r خبر رسيد كه آناني كه سهمي نبرده اند، ناخشنود هستند. رسول‏ الله r پس از حمد و ثناي خدا، فرمود: «اما بعد: بخدا سوگند، من به بعضي از اين اموال، مي‏دهم و به بعضي ديگر، نمي‏دهم. اما آناني را كه نداده ام، نزد من محبوب تر اند از كساني كه به آنها مال داده‏ام. زيرا من به كساني كه در آنها حرص و طمع مي بينم، مي دهم. و برخي ديگر را به خيري كه خداوند در دلهايشان قرار داده است، مي سپارم. و عمرو بن تغلب از آنان است». عمرو بن تغلب مي گويد: به خدا سوگند كه اين سخن رسول‏ الله r براي من از شتران سرخ رنگ نيز محبوب‏ تر بود.

 

ابوحميد ساعدي t مي‏گويد: رسول ‏الله r شبي پس از نماز عشاء، بلند شد و پس از حمد و ثناي خداوند،فرمود: «امّا بعد». (و سخنراني نمود).

 

عبد الله بن عباس رضي الله عنهما مي‏گويد: آخرين باري كه رسول ‏الله r بر منبر نشست، چادري بر روي شانه‏هاي (مباركش) انداخته و پارچه‏اي بر سرش بسته بود. آنحضرت r پس از حمد و ثناي خداوند، فرمود: «اي مردم! نزديك تر بياييد». مردم نيز هجوم آوردند و نزديك آمدند. آنگاه، رسول خدا r فرمود: «اما بعد: اين گروه اَنصار به تدريج كم مي شوند در حالي كه ساير مردم، روز به روز زياد مي شوند. پس هر كس از امّت محمّد r كه به مقامي رسيد و توان نفع و ضرر به مردم را داشت، از نيكوكاران انصار قدرداني كند و از خطاكاران آنها، گذشت نمايد».

 

جابر بن عبد الله t مي‏گويد: در يكي از روزهاي جمعه كه رسول خداr در حال ايراد خطبه بود، شخصي وارد مسجد شد و نشست .آنحضرت r فرمود: «يا فلاني! آيا نماز خوانده اي»؟ گفت: خير. رسول ‏الله r فرمود: «برخيز و دو ركعت نماز بخوان». (يعني تحيه المسجد)

 

 

انس ابن مالك t مي‏گويد: در زمان رسول‏ الله r مردم دچار قحطسالي شدند. در يكي از روزهاي جمعه كه رسول‏ الله r مشغول ايراد خطبه بود، يكي از اعراب باديه نشين برخاست و گفت: يا رسول ‏خدا! دام‏ها هلاك شدند و اهل و عيال گرسنه اند. براي ما ازخدا طلب باران كن . آنحضرت r دست‏هايش را بلند كرد در حالي كه هيچ ابري در آسمان مشاهده نمي شد. راوي مي گويد: سوگند به خدايي كه جانم در يد اوست، هنوز آنحضرت r از دعا فارغ نشده بود كه آسمان مدينه، از ابرهايي مانند كوه، پوشيده شد. پس از خطبه، وقتي كه رسول‏الله r از منبر پابين آمد، قطره‏هاي باران از محاسن مبارك ايشان، سرازير بود. روز دوم، سوم، چهارم و تا جمعة بعد، باران ادامه پيدا كرد. در جمعه بعد، همان باديه نشين يا شخص ديگري از ميان جمع، بلند شد و گفت: اي رسول‏خدا! خانه ها خراب شد، اموال و دام‏ها غرق شدند. از خدا بخواه كه باران را متوقف سازد. رسول ‏الله r دست به دعا برداشت و فرمود: «پروردگارا! باران را از مدينه به حوالي آن، منتقل ساز». پس به هر پاره ابري كه اشاره مي كرد، پراكنده مي شد. و اينگونه، ابرها به اطراف مدينه پراكنده شدند و آسمان مدينه به شكل دايره اي خالي از ابر درآمد. و در اثر باران، رودخانه قنات تا يك ماه جاري بود. و هركس از اطراف مدينه مي‏آمد، خبر از بارندگي مطلوب مي‏داد.

 

ابوهريره t مي‏گويد: رسول الله r فرمود: «اگر روز جمعه كه امام مشغول ايراد خطبه است، به كسي كه در مجاورت، نشسته است، بگويي: ساكت باش، سخن بيهوده اي گفته اي».

 

ابوهريره t مي‏گويد: روزي رسول‏ خداr درمورد روز جمعه، سخن گفت و فرمود: «در روز جمعه، ساعتي وجود دارد كه اگر بنده مومن، در ان لحظه، نماز بخواند و دعا كند، خداوند متعال دعايش را مستجاب خواهد كرد». و با حركات دست، كوتاهي ان لحظه را نشان داد.    

 

جابر ابن عبد اللهt مي‏گويد: در يكي از روزهاي جمعه كه آنحضرت r مشغول خواندن خطبه بود و ما منتظر نماز بوديم، كارواني از غله وارد مدينه شد. مردم برخاسته و بسوي كاروان رفتند. فقط دوازده نفر، نزد رسول‏ الله r باقي ماند. آنگاه ، اين آيه نازل شد: ]وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِماً[ يعني هنگامي كه تجارت يا سرگرمي اي را ببينند، از اطراف تو پراكنده مي شوند و تو را ايستاده رها مي كنند. (اين واقعه در ابتداي اسلام بود ومردم به احكام دين، آشنايي كامل نداشتند).

 

عبدالله بن عمر رضي الله عنهما مي‏گويد: رسول ‏الله r دو ركعت قبل از نماز ظهر، دو ركعت بعد از آن و دو ركعت بعد از مغرب در خانه‏اش مي خواند. و دو ركعت بعد از نماز عشاء مي‏خواند. و بعد از نماز جمعه، نمازي نمي خواند مگر زماني كه به خانه اش برمي گشت. آنگاه، در منزل دو ركعت نماز مي گزارد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 4
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 11
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 14
  • بازدید کلی : 184